+دیروز امتحان اخرممم بود...یهـ جورایی گند زدممم رف...
+مادرممم رفتهـ سفر...باپدر و برادرممم رفتیممم بیرون نهار...ولی هیچی نخوردممم
+خستهـ و کوفتهـ...رفتیممم خونهـ عمم...بزن بکوب بودش...منممم خوشممم نمیاد
+کلا جمع رو دوس ندارممم...ولی اگهـ باهم سنّاممم باشممم رفیق خوبی میشممم
+یکممم حرفیدیممم با دخترعمهـ هاممم...سعی کردممم خودمو شاد نشون بدممم
+هیشکی از این دلممم خبر ندارهـ...
+از فامیل و اشنا شانس نیاوردیممم...از غریبهـ بدترن ب خدآ...انقد دیر در رو باز کردن رومون
+خیلی بدی کردن بهمون...چه طرف مادر چه پدر...
+" ناشناس " بهتر از غریبهـ هس تو این زمانهـ..
ادماگاهی لازمهـ کرکره شونو بکشن پایین،یِ پارچهـ سیاه بزنن درش و بنویسن
کسی نمردهـ...فقط دلممم گرفته...همین
:: بازدید از این مطلب : 462
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3